سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

سالمند و رسانه: نیاز امروز، آمادگی برای مشکلات فردا

اشاره: فرهنگسرای ارسباران تهران(خیابان جلفا) که تنها فرهنگسرای ویژه سالمندان در پایتخت است، دیروز، یکشنبه، برنامه جالبی تدارک دیده بود به مناسبت بزرگداشت روز خبرنگار. هدف این برنامه تاکید بر ضرورت تقویت برنامه های رسانه ای خاص سالمندان بود. بنده هم به دعوت مدیریت فرهنگسرا مقاله کوتاهی را در این همایش که با حضور چندصدنفر از علاقمندان سالمند و غیرسالمند برگزار شد، ارائه دادم که مقدمه آن در اینجا تقدیم می شود:

                                    

به نام خداوند جان و خرد

رسانه و سالمندان:

 پاسخگویی به نیازهای امروز، آمادگی برای مشکلات فردا

(خلاصه مقاله)

 

 مقدمه

             

حتی در کشورهای توسعه یافته نیز،  به گروه سالمندان، معمولا به عنوان یک مشکل و بار اجتماعی نگریسته می شود که پاسخگویی به نیازهای طبیعی آنان، یک برنامه هزینه بر است. حال آنکه در یک نگاه توسعه یافته تر، سالمندان نیز همچون همه دیگر اقشار سنی جامعه، شهروندانی هستند که هم بهره مندی آنان از امکانات مادی معنوی جامعه یک حق طبیعی است و هم خود به عنوان یک منبع و ذخیره تولید و توسعه محسوب می شوند. این نگاه به ارزش های عقیدتی و عادات و سنن قومی ما ایرانیان نیز نزدیک تر است.

 

بر اساس آخرین آمارها،‌ هم اکنون حدود ده درصد جمعیت کشور را قشر سالمند تشکیل می دهد. واقعیت این است که جامعه ما بطور کلی فاقد ساختارها، روال ها و تمهیدات لازم برای پاسخگویی به نیازهای مختلف همین درصد (یعنی حدود هفت میلیون نفر) می باشد. ظرف بیست سال آینده این درصد از دوبرابر آمار کنونی نیز فراتر خواهد رفت و ظرف سی تا چهل سال آینده، ایران یک جامعه با اکثریت سالمند است. چنانچه مدیریت جامعه ما، از هم اکنون به طور جدی در فکر ایجاد ساختارها و روال های لازم برای مدیریت صحیح قشر سالمند خود نداشته باشد، بدون شک در این زمینه نیز -همانطور که سنت مدیریت در این کشور درحال توسعه است- تنها با امواجی از مشکلات مواجه خواهیم بود که مقابله روزمره و دنباله روانه و منفعل آن شرایط سختی را هم برای این قشر و هم برای دیگر بخش های جامعه پدیدار می سازد. حال آنکه یک مدیریت برنامه ای، جامع و تدریجی که از هم اکنون پای به صحنه عمل گذارد می تواند این تهدید آینده را به یک فرصت تبدیل کند. اگر جوان شدن جامعه ما، یک پدیده نسبتا ناگهانی و سیل آسا بود، پیرشدن جامعه کاملا قابل پیش بینی است و فرصت کافی برای مواجهه با آن وجود دارد مشروط بر آنکه بدانیم چه باید کرد و زمان را بیش از این از دست ندهیم.

نکته دیگر اینکه سالمندان نیازهای متنوعی دارند و پاسخگویی به نیازهای آنان مستلزم فراهم سازی امکانات، روال ها و تمهیدات گوناگون است. موضوع این مقاله، توجه به نیازهای رسانه ای سالمندان در زمان حال و دهه های آینده است. این مقاله در دو بخش ارائه می شود: بخش نخست به امکانات سخت افزاری رسانه ای ویژه سالمندان توجه دارد و بخش دوم به روش برنامه ریزی محتویی (مهندسی اطلاع رسانی) رسانه های ویژه سالمندان یا رسانه هایی که قشر سالمند را یکی از اولویت های خود محسوب می کنند، می پردازد.

 

هنگامی که صفحات روزنامه ها، برنامه های رادیو تلویزیون، عناوین مجله ها، فیلم های سینمایی، تئاترها و نمایش ها و خلاصه محتوی رسانه های مختلف را مرور کنیم،‌ در می یابیم که سه نبود یا کمبود اساسی خودنمایی می کند: اول، نبودن رسانه های ویژه سالمندان، دوم، عدم توجه رسانه های موجود به سالمندان به عنوان یکی از اولویت های سیاست گذاری خود و سوم، عدم تناسب برنامه ها و اطلاعات تولیدشده با نیازهای مختلف جسمی و روحی سالمندان. این در حالی است که در دنیای امروز ارتباطات و اطلاعات، نمی توان به رسانه هایی به هویت عام و غیر کارویژه اکتفا کرد. باید به ضرورت تخصصی شدن و کارویژه شدن رسانه ها توجه داشت و تنوع لازم رسانه ای را از این حیث در دستور کار قرار داد. تخصصی شدن رسانه ها گاه از زاویه محتوی ارزیابی می شود و گاه مهمتر از زاویه مخاطب ارزیابی می شود. رسانه های ویژه مخاطبین سالمند در زمره رسانه های تخصصی محسوب می شوند همانطور که البته رسانه های ویژه قشر شهروندان جوان نیز همین جنس را دارند.

 

مدیریت جامعه می بایست برای ایجاد انواع رسانه های ویژه سالمندان و نیز تبدیل رسانه های موجود به رسانه هایی که سالمندان را به عنوان یک اولویت در میان مخاطبان خود محسوب می کنند، دست به اقدام بزند.

 

جامعه ما، هم به دلیل شرایط کنونی نزدیک به ده میلیون شهروند سالمند خود و هم به دلیل آینده نه چندان دوری که با یک قشر اکثریتی سالمند مواجه هست، نیازمند رسانه های متنوع ویژه سالمندان است. دست کم یک کانال تلویزیونی ویژه سالمندان، مجلات کارویژه سالمندی، یک روزنامه ویژه سالمندان، صفحات ویژه سالمندان در روزنامه ها و بازشدن یک مسیر مستقل از ژانر سینما و تئاتر ویژه سالمندان، از جمله نهادسازی ها و ساختارآفرینی هایی است که می بایست در چارچوب سیاست کلان مدیریتی کشور برای فراهم کردن تمهیدات و روال های ضروری اداره گروه بزرگ سالمندان دیده شود. همین سیاست گذاری و برنامه ریزی اجرایی می بایست در بخش های دیگر رسانه ای از جمله بخش کتاب دیده شود. در این بخش، توجه خاص به تولید رمان های ویژه دوران سالمندی می بایست بطور جدی دنبال شود.

 

یادش به خیر سپیدار!

سپیدار به جای همه مردم آبادی... سرپنجه های پرشمارش رو به آسمون بلند کرده بود... چه مناجاتی داشت سپیدار! سیاهی رو از آسمون می گرفت و سفید و روشن به مردم آبادی هدیه می کرد... نوت ها رو از فرشته ها می گرفت و تو گوش مردم آبادی زمزمه می کرد... همه گرمای آسمون رو جمع می کرد و یه لطافت خنک رو هدیه می کرد به مردم ده... از اون راه های دور دور نسیم رو صدا می کرد... ساز می گرفتن و دونفری یک کنسرتی می ذاشتن با هزار نوازنده... مستی رو هدیه می کرد به همه اهل روستا... و به بچه روستا که تشنه و سوخته از مزرعه می اومد و پای سپیدار، خسته می افتاد و خمار بر می خاست ... حالا سال هایی که مثل چند قرن می مونه گذشته و بچه روستا تنهاست... تنهای تنها... همه سیاهی آسمون یکجا تلنبار شده روی فرق سرش که شده سفید عین برگ های سپیدار... همه نغمه های شوم توی مغزش وز وز می کنن... تف آتیش آسمون ریخته توی جانش و از درون خاکسترش می کنن ... سپیدار سال هاست که رفته... سایه اش رفته... نغمه هاش ساکت شده و بچه رعیت فقط آه براش مونده و حسرت... حسرت... حسرت!