سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

یک روایت از مذاکرات 3 سال قبل ایران و آمریکا

مطالعه این مقاله، بویژه برای دوستانی که مطلب سپیدار با عنوان "امیدوار به تدبیر و هوشمندی ایرانی" را دیده اند، توصیه می شود.

نظرات 9 + ارسال نظر
ندا چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:00

سلام
استاد
روزت مبارک
برادر خوبم امیدوارم همواره در کنار خانواده شاد باشی

گیسو مینوی چهارشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 20:02

سلام استاد :
روزتان پر فروغ و مبارک !
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می توان گرفت

مرجان جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 18:02 http://2bareh.com

استاد روزتان مبارک

سلام... از شما و همه دانشجویان و همکاران بزرگوار سپاسگزارم... سرفراز باشید

دشتبانی یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:08 http://www.darkstar-dh.blogfa.com

سلام استاد
خیلی مایلم نظر شما رو در مورد ؛خیانت؛ بدونم.
لطفاْ اگر فرصتی دست داد به وبلاگ من سر بزنید و در مورد نوشته ام نظر بدید.

سلام آقای دشتبانی
متاسفانه تا کنون نتوانسته ام وبلاگ شما را باز کنم. چنانچه مشکلی نباشد در اولین فرصت به شما سر خواهم زد. موفق باشید

[ بدون نام ] یکشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 13:33

سلام آقای دکتر و به قول خودتون حال و احوال .... فقط سپیدار سیاسی نبود که اون هم خدا رو شکر از قافله جا نماند ... به نظرم اگه مثل سابق بشه خیلی بهتره ...
ضمنا بگید چطور میشه دو نفر از اعضای یک خانواده رو که به دلیل اختلاف عقیده با هم قهر کردند و هیچ کدوم هم کوتاه نمی آن رو با هم آشتی داد ؟
مرسی و با بهترین آرزوها

سلام... روی چشم... سعی می کنم سپیدار سیاسی نشود. خودم هم دوست ندارم.
اما درباره مشکلی که مطرح کرده اید، فکر میکنم منتظر یه فرصت و مجال خوب برای تحریک عاطفه مثبت آنان باشید چون هسته این کوتاه نیامدن ها هم دلخوری عاطفی است.

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:56

سلام دکتر عزیز
تحریک عاطفی مثبت یعنی چی ؟
لطف کنید یه جوری توضیح بدید که متوجه بشم ....موقعیت سوق الجیشیه .
مرسی

عزیزم العاقل یکفی بالاشاره... یعنی یه موقعیتی داخل خونواده که بشه به اونهایی که سفت گرفتن و شل نمی یان فهموند که دنیا اینقدرها هم سفت نیست! خودت گفتی که اصل قصه دلخوری هست، خب یه فرصت هایی می شه دل ها رو نرم تر کرد... نه!؟ یادم می یاد یکی دوسال قبل، دو تا برادر بودن که سالها بود با هم اصلا حرف نمی زدن سر همین دلخوری ها. تا اینکه یکی از این دوتا براش مشکل بدی پیش اومد. به اون یکی که از دوستانم بود گفتم همین امروز دسته گل رو بگیر و برو سراغ داداش! اول نه و نو کرد بعد دید که من خوبی شون رو می گم... گل رو خرید و رفت و رابطه شون دوباره شد گل و بلبل. بیشتر بگم!!؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:51

دکتر جعفری عزیز سلام ... به ۲ دلیل ازتون متشکرم
۱. پیش شما الناعاقل هم شدم
۲.مرسی از راهنماییتون و امیدوارم بتونم قد م دیگری در حل این مشکل بردارم .. از شما هم که اینقدر خوبید می خوام دعا کنید تا این ابر سیاه که همه رو خسته کرده بره و دیگه هیچ جا سایه نندازه .
با بهترین آرزوها

دوست عزیزم سلام... نکنه از عبارتی که به شوخی بکار بردم، دلگیر شده باشید. خدانکنه اینطور باشه. با بهترین آرزوها

ناصر چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 23:16

استاد استاد استاد

سرخ پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:28 http://www.sorkh.blogsky.com

عجب توهمی زده بودی .
پلیس مهربان و مودب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد