سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

همه زندگی... تمام فلسفه آمدن و رفتن...

هفته گذشته توانستم مطالعه دومین کتاب دکتر مایکل نیوتون، هیپنوتراپ برجسته آمریکایی با عنوان The destiny of souls را به پایان ببرم. پاراگراف پایانی این کتاب، بیانی است از همه فلسفه زندگی. دریغ ام آمد ترجمه آن را به شما هدیه نکنم... بخوانید:

"در پایان این کتاب، نقل قولی هست از یکی از مراجعه کنندگان من که آن را (در شرایط ابرآگاه بازگشت روحی) و در مرحله ای بیان کرده است که روحش آماده سفر دیگری از جهان روح برای حلول تازه ای در زمین می شد. فکر می کنم این گفته، پایان مناسبی برای این کتاب خواهد بود":

"آمدن به زمین، چیزی شبیه سفر کردن از خانه خود به سرزمینی است بیگانه. در این دیار غربت(زمین)، برخی چیزها بوی آشنایی می دهند اما بیشترشان، بخصوص آنها که با بخشش همراه نمی شوند،  برای ما غریب هستند تا آنکه با آنها خو بگیریم. خانه حقیقی ما(در جهان روح) مکانی است سرشار از آرامش مطلق، تسلیم کامل، و عشق بی پایان. ما به عنوان روح هایی که از خانه خود جدا می شوند، نمی توانیم در زندگی زمینی، این زیبایی ها را در اطراف خود داشته باشیم. در زمین ما باید بیاموزیم که با نابردباری، خشم و اندوه هماوردی کنیم در تلاش برای رسیدن به عشق و سرزندگی. ما ماموریم که اجازه ندهیم پیوستگی روحمان در مسیر زندگی گسسته شود. ماموریم که خوبی را قربانی بقا نکنیم و تن به رفتارهای سلطه طلبانه یا سلطه پذیر نسبت به دیگران ندهیم. ما آگاه هستیم که زندگی در یک جهان ناتمام، ما را یاری می دهد که مفهوم حقیقی کمال را دریابیم. ما از پیش از آغاز سفر زمینی، در جستجوی شجاعت و شرافت ایم و در سفر زمینی، همانطور که خودآگاهی مان رشد می کند، کیفیت وجودی مان نیز بارورتر می شود. این همان آزمایش محتوم ماست و عبور سرفرازانه از این آزمایش، سرنوشت ما را شکل می دهد. "

نظرات 12 + ارسال نظر
ندا سه‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 12:56

شهروز سه‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 14:21 http://www.tarodoa.blogfa.com


من از دیار آشنایم

اسم شب می دانم

لطفا به وبلاگ ذکر شده سری بزنید

لطیف چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 20:56

آرامش مطلق، نابردباری، خشم و اندوه، عشق و سرزندگی، مفهوم حقیقی کمال، شجاعت و شرافت... همه اینها کلماتی هستند که همانند جمله انتهایی این مطلب به "سرنوشت" ختم می‌شوند.... عبور سرفرازانه از آزمایش، سرنوشت ما را شکل می دهد...
سلام آقای دکتر، بعد از مدتها تونستم یه سری به وبلاگ دوستان از جمله استاد عزیز، بزنم. واقعا نمیدونم چرا بعضیا با وجود این همه کلمات و ... که برملا کننده حقیقت هستند، سر به تاریکیها گذاشته و چشم برنمیدارند...
ـ ای کاش می شد ترجمه کامل این کتاب را پیدا کرد...

آلبا دوشنبه 3 دی‌ماه سال 1386 ساعت 22:32 http://alba.blogsky.com/

سلام شما را در بلاگ اسکای پیدا کردم...به من هم سر بزنید.زندگی....... حکایت مرد یخ فروشی است که از او میپرسند فروختی؟ گفت: نخریدند......... اما تمام شد

آلبا جمعه 7 دی‌ماه سال 1386 ساعت 18:24 http://alba.blogsky.com/

سلام..ممنونم که سر زدید و تنهام نذاشتید...

magic دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1386 ساعت 15:49 http://www.magicalam.persianblog.ir

باید به اون آدمی که چنین تراوشات زیبای ذهنی داشته تبریک گفت ... واقعا لذت بردم ... راستی دکتر جون چطوری ؟ کم پیدایی !

عاطفه خانوم (دخمل) پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 22:08

سلام استاد جونم. خوبین؟
من اون یکی عاطفه ام ها!‌ مبصر کلاستون بودم. زبان شناسی +‌ معنی شناسی
دلم تنگ شده واسه کلاستون ،‌ هرچند ساعت ۸ بود و همیشه به زور از خواب پا می شدم.
واسه دانشکده و بچه ها هم دلتنگم

سلام دخمر نازنین ام... من هم برای همه شما دلتنگم... خداوند رحمن پشت و پناهتون... به امید دیدار

آلبا یکشنبه 16 دی‌ماه سال 1386 ساعت 14:38 http://www.alba.blogsky.com/

هیچکس مثل تو نبود

سلام...بروز شدم..ضمن تشکر از تعبییر خواب
زیبایتان..خوشحال می شوم باز هم به من سر بزنید...


سپیده بهکام چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 14:50

دکتر جان یکبار دیگر سلام.بابا من پروژه ام ...در هوا مانده.بگویید کجا بیابیمتان ؟من مردم بسکه پیدا نشدید.

سلام خانم بهکام... اگه یه بار با آموزش دانشکده تماس می گرفتی مشکل حل بود دختر... حالا هم به ایمیل sepidaar@gmail.com یه ایمیل بزن تا بگم چه کار باید کرد. موفق باشی

سمیرا (دختر شهمیرزادی) پنج‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1386 ساعت 22:48 http://arimos.blogfa.com

زمین خیلی بیگانست برای ما ها که داریم باهاش زندگی می کنیم

آلبا یکشنبه 23 دی‌ماه سال 1386 ساعت 22:10 http://alba.blogsky.com

باز هم سلام...و باز هم ممنونم که تنهام نذاشتید...می تونم خواهش کنم بیشتر سر بزنید و نصیحتم کنید...مسیر زندگی را گم کرده ام و به شدت احساس تنهایی می کنم....

باسلام... همه مطلب در همین جمله ای هست که نوشته اید: مسیر زندگی... اگر مبدا سفر زندگی- مقصد سفر و مهم تر از آن چرایی سختی ها- رنج ها و فشارهای گاه طاقت فرسای زندگی را بدانیم... آرام می شویم اما مقاوم تر- سخت تر و باشکوه تر... موفق باشید

amirarsalan یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 00:48

salam.kheili ghashang bud.in ketabaro daram.2 ketabe tanha eshgh haghighat darad,va many masters many lives ham khundam.khoshhalam ke mibinam inja ham kasaii hastan ba in tarze fekr.tabrik migam,va mikham azatun ejaze beigram bazi matalebetun ro tu bloge khodam bezaram.mamnun misham.beman khabar bedin.movafagh bashin.

سلام و بهترین آرزوها
من هم از آشنایی با شما خوشحالم. درباره سوالی که پرسیدید، باید بگویم که سپیدار متعلق به همه و متعلق به شماست. هر مطلبی را که دوست دارید استفاده کنید اما لطفا منبع آن را ذکر کنید و اگر دوست داشتید لینک سپیدار را هم درج نمایید.
ضمنا چرا آدرس بلاگ خودتان را نزده بودید. دوست داشتم ببینم.
خوش حال و تندرست باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد