سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

به یاد احمد بورقانی که زندگی آغاز کرد!

احمد صدایش می کردیم! از همان روزهای اول همکاری در ایرنا در سال 59 که خبرنگاری ساده بود... تا روزهایی که کرسی معاونت وزیر و بعد نمایندگی تهران در مجلس را عهده دار بود و تا  آخرین دیداری که دیدار آخر بود! نامش ساده بود و زلال... و خودش نیز به همانی زلالی نامش. چهره اش را که می نگریستی، می توانستی در پس آن روحی صمیمی را تماشا کنی که به تو لبخندی همیشگی هدیه می کرد. روبرویش که می ایستادی، بی تکلفی در خانه قلبش جای می گرفتی و خنکای حضورش گرمایی شیرین را در جان ات می دواند. از دل با تو همراه می شد اما چشمانش می گفت که سیر در عوالمی دیگر دارد. او متعلق به همان عوالم بود!  این را همه آنها که احمد را می شناختند و با چشم دل براندازش می کردند، در می یافتند. احمد بیش از ۴۸ بهار را در سفر زندگی تاب نیاورد و شامگاه شنبه، به خانه ابدی بازگشت.روح اش شادمانه باد!

 

درگذشت احمد عزیز از این جهان گذران و بازگشت او به خانه ماندگار را به خانواده ارجمند، همسر و فرزندان نازنینش تسلیت می گویم. انالله و انا الیه راجعون.  

نظرات 1 + ارسال نظر
دوست سه‌شنبه 16 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 11:35 http://mediaschool.blogsky.com/

سلام
تسلیت می گم
اسرار دانشکده خبر به روز شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد