سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

من و دیگری...

در سرنوشتی که یک جای پا از اشتباه خود می بینم، سرزنش دیگری بی مایگی است، آنجا، "همه گناه" از آن من است، مگر نه آنکه اگر پای من نبود، راه اتفاق طی نمی شد؟!

نظرات 21 + ارسال نظر
مرجان یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:06 http://2bareh.com

سلام استاد شب یلداتون مبارک... چه خبر؟ خوبین؟

ابوالفضل یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1387 ساعت 18:07

سلام استاد بنده از دانشجویان مشتاق شما در دانشکده خبر هستم بسیار خوشحال میشم بازم از شماخبر داشته باشم جهت کار ضروری

اسماعیل جوانفکر یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1387 ساعت 18:34

سلام-خسته نباشید-دنبال موضوعی میگشتم به و بلاگ شما برخوردم-گفتم یک خسته نباشید بگم-ما هنوز درخدمتیم برای دادن آبگوشت-با دوستان

سلام اسماعیل خان
امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید.
اینطور که از آبگوشت حرف زدید یعنی که برگشتین ولایت. از این بابت خوشحالم و آمادگی کامل خود را برای صرف دیزی تنوری اعلام می نمایم.
به امید دیدار

ماندگار یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1387 ساعت 13:34 http://homakabiri.blogfa.com

خیلی وبلاگ خوبی بود. من شما رو از نزدیک می شناسم. یادتان که هست؟

سلام. اگه بی معرفتی و بی احترامی نباشه... باید بگم که این حافظه کند من به جایی قد نداد. پس متاسفانه به یاد ندارم. از تشویق شما هم ممنونم

طنزنویس شنبه 21 دی‌ماه سال 1387 ساعت 02:38

سلام استاد. من رو به یاد دارید؟ ساعت 2 نصفه شب به کله‌ام زد بیام اینجا و عرض ادبی کنم. اینجا چرا انقدر سوت و کور شده. نکنه یه وبلاگ دیگه زدید و آدرسش را فقط به خودیها دادید؟

رشیدی یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1387 ساعت 13:27 http://digitalit.blogfa.com

با سلام
استاد زمانه بدی شده و مادر مجموعه خبر از فزرندانش نا امید شده و چیزی نمانده که خودش و همه را به دریاچه پرت کنه. متاسفم که کار دنیا به جایی رسیده که دیگه مادر دانشکده خبر به جای اینکه از تاتی تاتی بچه هاش خوشحال باشه شرمگینه!
شما که به ما درس دادید و زندگی آموختید این سرنوشت همه ماست؟
بگید آیامیشه اگر همه دنیا عوض بشه باز هم مرام و مسلک ما سر جاش بمونه؟
زنده و پیروز باشید.

قدر زر زرگر شناسد... قدر جوهر جوهری! سلام و درود

سپهر دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1387 ساعت 19:30

دلتنگم واست

سلام سپهر مهربان
انصافا دلی که توی اون دیار برای دوستی در اینجا تنگ می شه، خیلی دل هست... به امید دیدار سپهر. خوش حال،سالم و سرفراز باشی

مرجان سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 13:50 http://2bareh.com

استاد امروز خیلی کمکم کردین ممنون.برای همه چیز متشکرم

سید تقوی شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:19 http://www.lendehcity.blogfa.com

سلام استاد
گاهی باید جاده ای را که بدون نقشه طی کردیم برگردیم وبا قدمهای خسته وآهسته مرور کنیم...
قدمهای بزرگ در جاده های بی انتها ((اشتباههای بزرگی))بر جای خواهد گذاشت...آنگاه برای پاک کردنشان باید زار زار خندید و قه قه گریه کرد
شاد باشید وشاکر
...وبدرود

۱ چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:57

یک ترم محرومیت از تحصیل احسان مازندرانی فعال دانشجویی دانشکده خبر
احسان مازندرانی، فعال دانشجویی اصلاح‌طلب و دانشجوی ترم آخر رشته خبرنگاری دانشکده خبر، از سوی کمیته انضباطی دانشگاه جامع علمی- کاربردی به یک ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات محکوم شد.
احسان مازندرانی پیش از این دبیر انجمن دانشجویان دانشکده خبر بود که به دستور روح الله احمدزاده کرمانی، رییس دانشکده خبر، منحل شده بود.
این فعال دانشجویی مهرماه سال جاری با دریافت نامه‌ای محرمانه به کمیته انضباطی احضار شد که در آن جلسه تفهیم اتهام نشد و تنها سئوالی که از وی پرسیده شد در مورد اوضاع و احوال دانشکده خبر بود. پس از آن، برای بار دوم در آذرماه امسال به کمیته انضباطی احضار شد که یک روز قبل از موعد مققر با تماس تلفنی از دانشگاه جامع، احضار وی لغو شد.

مهران بیرم چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 17:15 http://bolandgooo.blogfa.com/

درود
خاطر نرگس عزیز است

فریبا چهارشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:50 http://www.mgfr.blogfa.com

سلام ...من نمیشناسمتون... به طور خیلی اتفاقی از اینجا رد میشدم وبلاگتون رو دیدم خیلی برام جذاب و قشنگه...

براتون آرزوی سلامتی دارم...موفق باشید.

سلام خواهر گرامی
از تشویق شما سپاسگزارم. اگر نسیم خوش و نفس پر آتشی در این کلبه باشد، برکتی از جانب دوست و از سر پیمانی است که جز از آنچه یافته ام ننویسم و نه از آنچه دانسته ام.
من هم این اقبال را داشتم که امشب سری به وبلاگ شما بزنم و از حال و هوای انسانی آن بهره ای بردارم.
خوش حال و سرفراز باشید

سپهر دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 14:29

سلاممممممممممممممممممممممممو

علیک السلام. خوش می گذره؟

سپهر پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 14:42

وای نگو دکتر
از کجاش بگم.
دارم خفه میشم از خوشی.
(... و از مدرسه بیزار شدم)

بهرام شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 23:36 http://irnaeeha.com

سلام دکتر جان
مطلب حذف نشده و در آرشیو هستش فقط هنوز در زیر نام شما قرار داده نشده است که این کار ر اسرع وقت می شود..مطلب در ارشیو همان ماهی که درج شد قرار داد..ما همچنان ارادت داریم و منتظر مطالب جدید از شما هستیم.
مخلص

جواد حیدریان سه‌شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 18:02

سلام استاد عزیز
دلم براتون تنگ شده عجیب!
سال نو بر شما مبارک. و البته این عکس و یادداشت منو یاد یه چیزای انداخت که البته فقط یه بیت شعر بی ربط جواب می زارم:
بیا گناه ندارد به هم نگاه کنیم/ و تازه داشته باشد بیا گناه کنیم.

مهران بیرم زاده پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 http://bolandgooo.blogfa.com

سلام
سال نو مبارک. استاد سایتون سنگین شده اصلا معلوم هست کجایید؟! نکنه خدای ناکرده کسالت دارید. دلم برای درس جدیدتون یه ذره شده. به آپید! لطفا

ناصربزرگمهر شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 02:14 http://naserbozorgmehr.blogfa.com


رازآشکارزایش هرساله بهار آموختنی اسث.
می آموزد که عمر ومقام رفتنی است.
جاری آب و باد وخاک است.
آ نچه می ماند،مهراست ومهربانی.
آنچه شکوه می افزاید،عشق است وعشق ورزی.
آنچه تاریخ می سازد،یاد است وخاطره.
مهرتان ،یادتان ،نوشته ها وپیام ها یتان همیشه بامن است.
طلوع بهار ،غروب غم همگان و شماباد.
پوزش من برای عد م همراهی د ر طول زمان بپذیرید.
همیشه خواننده یادداشت های شماهستم،اما پاسخگو نیستم،ببخشید.
سلام من همراه بهترین آرزوهابدرقه راه شماو قلم شماباد.

nbozorgmehr@yahoo.com
naserbozorgmehr.blogfa.com
ناصربزرگمهر

ندا یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 09:36

سلام
برادر خوبم
توی این روزهای بهاری ....بقول خودت بهاری و سبز باشی
و
بقول من
شاد شاد باشی در کنار خانواده پر مهرت

توحیدیان دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 16:17 http://messiah.blogsky.com

سلام استاد
خیلی وقته به روز نکردید...مخصوصا وبلاگ انگلیسیتون رو...
امیدوارم باز هم بتونیم از مطالب زیبایی که مینویسید استفاده کنیم.

سپیده پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 18:09

استاد خیلی با حالی
دوست داریم
در ضمن بابت مطلبتون باید بگم من انقدر اشتبا ه کردم که دیگه نمی خام قدم از قدم بردارم که مبادا جای پایی ازم بمونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد