سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

هراس هایی که نوشتن را دشوار می کند (2)

هراس یا پرهیز دیگر، همان زلالی و بی کینه گی دل نویسنده است. به نظرم، نویسنده باید خود را محکوم به این هراس بداند. غصه آور این است که در جامعه امروز ایران، بویژه آنجا که پای گفته ها و نوشته های سیاسی و عقیدتی در میان است، این پرهیز در سایه با بهتر بگویم در تاریکی سنگین هیجان ها، هیاهوها و جنجال های هوادارانه یا دشمنانه، محو می شود.


حال اگر بگویید منظور سپیدار این است که اگر در این مدت ننوشته ام، دلیل اش این است که حرفی برای گفتن و نوشتن نبوده است، باید بگویم که پاسخ ام بیشتر "نه" است تا "آری". یافته هایی بوده است که هنوز هم که از پس چندسال به آنها می نگرم، دست کم در وجدان خود، احساس می کنم که ارزش نوشتن را داشته اند. اگر اینها را ننوشته ام، به حال و هوا و دل و دماغ شخصی ام باز می گشته است.


نه، منظورم این نیست. منظورم این است که اگر فرض بگیریم که دوباره برایم، فصل نوشتن رسیده باشد، بدانید که قامت این نماز را با این سه نیت خواهم بست: از یافته هایم بنویسم، از روزمره هامان به دنبال آموزه ای ماندگارتر باشم و به هر روی، درونمایه نوشتن ام، محبت باشد و نگاهش بی کنیه.  آمین


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد