سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است
سپیدار       Sepidaar

سپیدار Sepidaar

در این هوا، چه نفس ها، پر آتش است و خوش است

یک هدیه علمی... یک هدیه علمی... یه هدیه علمی

مطلب زیر ترجمه فارسی سخنرانی اینجانب است در "کنفرانس آزادی انسان، امپراطوری رسانه ها" که روز پنجشنبه بیست و هفتم بهمن ماه به همت موسسه اطلاعات و تحقیقات اسلامی در تهران برگزار شد. برای مطالعه متن انگلیسی اینجا را کلیک کنید...

 

 

اول دفتر به نام ایزد دانا       صانع و پروردگار و حی و توانا

 

رسانه ها، سزاوار انتقاد اما دوست نهایی دمکراسی

 

 آقای رییس، خانم ها، آقایان!

 

این مقاله سعی دارد به طرح دو ایده اساسی بپردازد: "نسبت رسانه با آزادی انسان و برقراری دموکراسی". دوم: "نسبت میان انتقادها و گله های مستمر جامعه مسلمانان از وضعیت رسانه ها با میزان تلاش رسانه ای آنان از یک سوی و ابتکارات رسانه ای آنان از دیگر سو"

 

طبیعی است که درصدد آن نیستم که در این مجال کوتاه به تجزیه و تحلیل مشروح این دو موضوع بپردازم. هریک از این دو عنوان، خود نیازمند مجال بسیار وسیع تری برای بحث و بررسی می باشند. هدف من تنها طرح این دو موضوع برای پی جویی آن توسط ذهن های جستجوگر و خلاق است.

 

حضار گرامی!

 

اکنون بحث را با طرح نخستین ایده آغاز می کنم و نقطه نظر خود را در قالب دو نکته درهم بافته ارائه خواهم کرد:

نکته اول:  رسانه های جمعی به طور عام و رسانه های جمعی کشورهای غربی و توسعه یافته به طور خاص، پیوسته مورد نقادی، شکایت و بدگویی اصحاب فکر و نظر در کشورهای درحال توسعه و بویژه کشورهای مسلمان قرار داشته اند. این نقادی ها هرگز بی پایه نبوده هرچند به هیچ وجه از گزندهای بدبینانه نیز در امان نمانده اند. در پنجاه سال گذشته بویژه، رسانه های غربی،‌ به بزرگترین ابزار تخریب باورها، شخصیت،‌ هویت و نهایتا حق حاکمیت ملی کشورهای درحال توسعه و بویژه کشورهای مسلمان تبدیل شده اند. در این زمینه صدها مقاله، پژوهش و کتاب با موضوعات مختلف منتشر شده است.

جالب اینجاست که این نقادی، هرگز در محدوده کشورهای درحال توسعه و کشورهای مسلمان خلاصه نشده است بلکه در خود کشورهای غربی و توسعه یافته نیز،‌ روشنفکران زیادی به نقادی رویه یکجانبه گرا و نگاه تبعیض آمیز رسانه های غربی در قبال کشورهای درحال توسعه پرداخته و می پردازند. طبیعی است که در اینجا نیازی به ذکر نمونه های فراوانی از مصادیق این مباحث وجود ندارد.

نکته ای را که تلاش برای ببان آن دارم این است: رسانه های جمعی و بویژه رسانه های غربی در دهه های گذشته تا کنون، پیوسته در معرض انتقاد مستدلی قرار داشته اند.

 

نکته دوم:‌ در کنار واقعیت فوق، کمتر به این واقعیت توجه شده است که حتی در همین دوران پرانتقاد، رسانه های جمعی چه نقش اساسی ای در پیش راندن جنبش های آزادی خواهانه داشته اند. هیچگاه بررسی ای صورت نگرفته که برای مثال نقش رسانه های ملی و بین المللی و حتی غربی، در پیشرفت جنبش اسلامی مردم ایران چه بوده است. به نظر من این نیز نوعی عمل غیرمنصفانه نسبت به رسانه هاست. اجازه دهید تنها به یک منفی ترین نمونه در این زمینه اشاره کنم: همه ما بارها و بارها شنیده و گفته ایم که جرقه جنبش اسلامی مردم ایران با یک مقاله روزنامه کیهان در تخریب چهره حضرت آیت الله خمینی زده شد... دقت کنید که همیشه خود روزنامه کیهان به عنوان یک رسانه نیز،  در کنار نویسندگان و طراحان آن مقاله، مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است. اما آیا تا کنون به این سوال پرداخته ایم که فرض کنیم رسانه ای به نام روزنامه کیهان نبود... تا کسانی با نیت سوء از آن برای حمله به امام خمینی استفاده کنند... در آن صورت آیا جرقه نهضت برافروخته می شد یا خیر؟  فراموش نکنید که این منفی ترین نمونه کار رسانه ای در رابطه با جنبش آزادیخواهانه مردم ایران بود... بنابراین نفس وجود یک رسانه، حتی چنانچه در دست گردانندگانی با منویات نادرست هم باشد، یک نعمت است. متاسفانه تا کنون نشنیده ام که پژوهشگری به نقش همین روزنامه کیهان در مراحل بعدی نهضت به ویژه سه ماه آخر آن و نیز نقش سایر رسانه های داخلی و خارجی و از جمله غربی در این زمینه پرداخته باشد. بنابر این اگر برخی گردانندگان و سیاست سازان رسانه ای جهان رویه ای غیرمنصفانه و ناعادلانه در قبال جهان سوم در پیش داشته اند، منتقدان ما نیز رویه ناعادلانه ای در ارزیابی موجودیت و نقش خود این رسانه ها در کمک به برقراری آزادی و دموکراسی داشته اند.

 

اکنون با یک جمع بندی، قسمت اول بحث خود را به پایان می برم:

رسانه های ملی و بین المللی،‌ هرچند به حق مورد انتقادها و سرزنش هایی به جهت تبدیل شدنشان به ابزاری برای سلطه قرار داشته اند... اما نهایتا این رسانه ها هستند که صرفا به دلیل وجود داشتن شان،‌ به کمک دموکراسی و آزادیخواهی آمده اند و این مسئله قابل انکار نیست.

 

آقای رییس،‌ حضار گرامی!

 

حال اجازه دهید به طرح ایده دوم بپردازم. در این قسمت نیز منظور خود را در قالب دو نکته کوتاه بیان می کنم:

نخست: تحولات شگرف پانزده سال گذشته در عرصه فن آوری اطلاعات، ماهیت صحنه رسانه ای را به طور اساسی دگرگون کرده است:‌ این دگرگونی به ورود یک فاکتور اساسی در حوزه ارتباطات بین شهروندی مربوط می شود: امکان تماس مستقیم، دوجانبه، چندجانبه و بدون محدودیت زمانی، جغرافیایی و در آینده نزدیک حتی بدون محدودیت زبانی، شهروندان در هر نقطه دنیا با یکدیگر. می توان با امیدواری فراوان گفت که این دگرگونی نهایتا حاکمیت ملت ها بر سرنوشت خود را تحقق خواهد بخشید.

دوم: سهم کشورها و جوامع مسلمان در انتقاد از وضعیت موجود رسانه ای هیچ تناسبی با میزان ابتکارات و تلاش های رسانه ای آنها ندارد. این یک ضعف اساسی ماست که می باید صادقانه و شجاعانه به آن اذعان کنیم. جوامع مسلمان پیوسته منتظر مانده اند تا ابتکار تازه ای در عرصه رسانه بوجود آید و مبتکران هم به استفاده از آن در جهت منویات خود و طبعا در مواردی در مسیر خلاف منافع جوامع مسلمان اقدام نمایند و سپس به انتقاد و گله آغاز کنند.

اجازه دهید این سوال را مطرح کنیم: طی ده سال گذشته، از میان انبوه ابتکارات رسانه ای و چندرسانه ای در  حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات،‌ کدام مورد تولید ذهن و فکر جوامع مسلمان است؟ وبلاگ ها به عنوان رسانه های شخصی مجانی اما کاملا فراگیر، ابتکار چه کسانی است؟ سهم کشورهای مسلمان از انتقاد کردن و تلاش برای محروم کردن شهروندان خود از دسترسی به این امکان چندان فراتر نرفته است همانطور که در نمونه های قبلی آن نیز چنین بوده است.

 

حضار گرامی!

 

جوامع مسلمان،‌ اندیشمندان و دانشمندان معتقد باید از هم اکنون به فکر تلاش سازمان یافته ای برای افزایش سهم مبتکرانه مسلمانان در دنیای رسانه و بویژه در عرصه فن آوری اطلاعات و ارتباطات باشند. خوشبختانه برخی نمونه های امیدوارکننده ای از حرکت های البته نه چندان ابتکاری کشورهای اسلامی همچون راه اندازی شبکه های خبری نسبتا حرفه ای، با پیروی از الگوهای غربی صورت گرفته که نتایج نسبتا خوبی هم به دنبال داشته است.

 

اما این کفایت نمی کند:‌ اندیشمندان و دانشمندان جهان اسلام هم می بایست ابتکارات و پدیدهایی تازه را به جهان ارتباطات معرفی کنند و به طور طبیعی خود نیز پیشتاز و پرچمدار و میوه چین بهره برداری از آن ابتکارات باشند.

بایستی سهم ابتکارات خود را به سهمی که در انتقاد و شکایت از رسانه های غربی داریم نزدیک تر سازیم.

 

متشکرم

نظرات 1 + ارسال نظر
دخترشب جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 17:25 http://nightsgirl.blogfa.com

سلام.مدتی بود که فرصت نکرده بودم اینجا بیام...چندین متن تو این مدت آژدیت کردید..قابل تحسین...

سلام... خوش اومدید... بیشتر سر بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد