پرسیدم: بارالها، چه عملی از بندگانت تو رابه تعجب وا میدارد؟
پاسخ آمد: اینکه تمام کودکی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می برید ودوران پس از آن را در حسرت بازگشت کودکی می گذرانید...
اینکه سلامتی خود را فدای مال اندوزی می کنید و سپس تمام دارائی خود را صرف بازیابی سلامتی می نمائید...
اینکه شما به قدری نگران آینده اید که حال را فراموش می کنید ، در حالی که نه حال را دارید و نه آینده را .. !!
اینکه شما طوری زندگی می کنید که گوئی هرگز نخواهید مرد و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر میگیرد که گوئی هرگز زنده نبوده اید...
پرسیدم: چه بیاموزیم؟
پاسخ آمد: بیاموزید که مجروح کردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی کشد ، ولی التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز دارد...
(با سپاس از دوست عزیز و ناشناسی که این دل گویه زلال رو فرستاد)
سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.
امان از این دانشکده خبر
آقای دکتر و رییس محترم دانشکده
با سلام
تا اونجایی که ما شنیدیم و خوندیم سین جیم بوده حال تو دانشکده تحت مدیریت حضرتعالی شده سین جین نمی دونم چرا؟
سلام دوست نکته گیر! خب این هم از بی سوادی بنده هست دیگه... ولی می شه خواهش کنم به صحرای کربلا نزنین؟ اگه اشتباهی باشه اشتباه من هست چه ربطی به دانشکده و مدیریت و اینها داره عزیزم!
اما گذشته از این حرفها هرچی هست تقصیر سین هست که تو محاوره جیم رو می کنه جین! یعنی یه قاعده زبانی که تو محاوره پنبه رو می کنه پمبه! اینجا هم زبان محاوره هست، حالا شما کوتاه بیایین!؟